سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منع دانش روا نیست . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
کل بازدیدها:----109780---
بازدید امروز: ----13-----
بازدید دیروز: ----1-----
تنهایی من

 

نویسنده: تنهای تنها
یکشنبه 87/3/12 ساعت 5:24 عصر

اومم … مامانی جونم امروز زد پشت دستم ! یه نگاه تو چشاش کردم  یهویی بغضم ترکید ! مامانی گفت : کوفت … مگه نگفتم شکلاتت رو مثه ادم بخور لباسات کثیف نشه ! حالا من از کدوم گوری پودر رختشویی گیر بیارم لباساتو بشورم !

تو دلم گفتم : ایشش … من نمیتونم مثه ادم شکلات بخورم … من فقط عین بچه ها میتونم شکلات بخورم ! عین بچه ها …. عین بچه ها … میفهمی ؟

اومم … سر سفره مامانی پلو تو دهنم کرد در اوردم ! بابا جونم زد روی پام ! یهویی اشکام در اومد جیغ کشیدم ! باباجونم گفت : کوفت … برنج به این گرونی رو چرا در میاری میمون !

تو دلم گفتم : بابای بی ادب … سیر شدم خوب ! تازه همه میگن من شکل بابا جونم شدم !

اومم … عصری که شد دوبار جیش کردم ! مامانی جونم پامو نیشگون گرفت بهم گفت : خرس گنده خجالت نمیکشی هی جیش میکنی ! میدونی پوشک بسته ای چنده انتر ؟

تو دلم گفتم : ایشش … چرا نیشگون میگیری مامانه بد …مامانه بی ادب ! من خرس گنده نیستم ! من خرس گنده نیستم … چرا نمیفهمی اینو ؟

 شب تلویزیون یه اقایی رو نشون داد که داشت حرف میزد … بابا جونم به اون اقاهه گفت : بدبختمون کردی رفت … چی شد پول نفت ؟ از کجا بیارم پودر هزار تومنی بخرم ! برنج چهار هزار تومنی بخرم ! پوشک سه هزار تومنی بخرم ! مامان جونم یه حرف زشت زد

یه نگاهی به اون اقاهه کردم … پشت دستم درد گرفت … جای نیشگون مامانم سوخت … لب ورچیدم … چشام پره اشک شد ! از اون اقاهه بدم اومد … دلم خواست بهش حرفای زشت یزنم ! اما من که عین مامان بابام بی ادب نیستم که … فقط تو دلم بهش گفتم : دیگه ازت بدم میاد …بدم میاد … بدم میاد …


    نظرات دیگران ( )

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • آنگاه
    47 تست روانشانسی
    [عناوین آرشیوشده]

  •  RSS 

  • خانه

  • ارتباط با من
  • درباره من

  • پارسی بلاگ
  • درباره من

  • لوگوی وبلاگ

  • پیوندهای روزانه

  • مطالب بایگانی شده

  • اوقات شرعی

  • اشتراک در وبلاگ

  • وضعیت من در یاهو

  •